محرزی چه داشت که مادرمالیه هیچ وقت ترکش نکرد؟ بهخاطر نخلستان بود یا نهرهای موازی که حکم کوچههای روستا را دارد؟ سه ماه دیر رسیدهایم. مادرمالیه برای همیشه در گورستانی در محوطهی امامزاده خوابیده. او تنها کسی بود که در طول هشت سال جنگ روستای محرزی را ترک نکرد، مگر…
ادامهآلودگی همهجا هست؛ کوکتلی از انواع باکتری و ویروس و کپک همهجا در انتظار فرصتی برای تغذیه و رشد کمین میکند تا در اولین فرصت به بمبی خطرناک و بیماریزا تبدیل شود. در خانه، محل کار یا حتی در رستورانها هم از این بمب آماده به انفجار در امان نیستیم.…
ادامهیکی دو روز مانده به مسابقه، نود متر پارچهی سبز و سرخ و سیاه خریدند و شبانه در کارگاهها دوختند تا نود هزار تماشاچیِ بازی تیم ایران و افغانستان در یکشنبه نهم فروردین ورزشگاه آزادی را حیران کنند. این تماشاچیان در تشویق تیم ملی کشورشان آنقدر بیتجربه بودند که تنها…
ادامهفاکتور انعقاد خون تمام شده و خونریزیهای روزانه بند نمیآید. اینجا خاورمیانه است و ما روزی صدها لیتر خون از دست میدهیم. زندگیمان شده یک عمر به درد خندیدن و هر روز فرخنده مردن. یک روز در کابل میمیریم؛ در جوار آرامگاه شاه دوشمشیر. آنجا یک تعویذنویس ازخدابیخبر به ما…
ادامه