آنها سایهاند، سایهی مردانی که رفتهاند، سایهی زنهایی که ماندهاند. مثل تهطرحی جامانده بر کاغذ که کسی با پاککن ردهای اصلی را پاک کرده باشد. در جامعهای که زنها با مردانشان تعریف میشوند بیوگی یعنی تعریف نشدن. مرد که میمیرد وجود زن را با خودش برمیدارد و میبرد. این است…
ادامهریشارد کاپوشینسکی مشهورترین روزنامهنگار سدهی بیستم لهستان، و شاید همهی اروپا، بود. بهگفتهی خودش طی سالهایی که کار میکرد، ۲۷ انقلاب را از نزدیک دید و در لحظهی وقوعشان در دل ماجراها حاضر بود. گزارشهایی که از رخدادهای مختلفی در امریکای جنوبی، افریقا، و خاورمیانه نوشته، هنوز از جذابترین و…
ادامهحوض آبیرنگی دارد شکل رودخانه، میرسد تا عمارت پشتی. دورتادورش گلدان سفالی چیدهاند. آجرهای سهسانتی دارد. پنجرههای طاقیِ کنگرهای. عمارت اصلی بزرگتر است و دوطبقه. بهترین جا برای عیش و عشرت: «مزد خوشخدمتی است این خانه. دورهاش احمدشاهی است. مدتی هم افتاده بود زیر دست عوامل رضاشاه. بعد هم…
ادامه«میهنپرست ایرانی» چندی پیش در بریتانیا منتشر شد، کتابی که نویسندهاش عطای میهنپرستی خودش را به لقایش بخشیده و درباره دکتر مصدقی نوشته است که اتفاقاً اصلیترین دشمنش، بریتانیا، بود. کریستوفر دوبلگِ بریتانیایی یکی از سرآمدان سنت تاریخنگاری مدرن است. در یک دههی اخیر تمرکز اصلی او نوشتن دربارهی ایران…
ادامه