این متن قرار بود سفرنامهای باشد از دیدار نمایشگاهی که به بهانهاش میشد به همهجای شهر سرکشید؛ به همهجای استانبول که سالهاست دارد به شهری آشنا برای خیلی از ما بدل میشود. سفرنامه نوشتن سخت بود چراکه برای این کار باید غیر از نمایشگاه از فضا و حواشی هم نوشت…
ادامهاولین باری که دیدمش یک بعدازظهر داغ اواخر خرداد ۵۲ بود. تازه امتحانات نهایی دبیرستان را تمام کرده بودم و داشتم آمادهی کنکور میشدم. برادر بزرگم را با پیکان کِرِمرنگش از دانشکدهی پلیتکنیک رسانده بود دَمِ در، و تشنه بود، و آب خواسته بود. پارچ آبیخ را که برایشان بردم…
ادامهمروری بر مطالب ادبی شبکه آفتاب ۲۷ «دستور زبان تخیل؛ آموزش مقدماتی و دانشپژوهی بنیادنی»، نورتروپ فرای، برگردان غلامرضا صراف «شهرهایی در هوا»، برنار نوئل، برگردان عاطفه طاهایی «حیوان وحشی»، لودمیلا اولیتسکایا، برگردان آبتین گلکار «فیلم مونیکا»، السا اوسوریو، برگردان بیوک بوداغی دو داستان از بن لوری، برگردان اسداله امرایی…
ادامه