شتابِ جهان بر پاشنه‌ی کودکان

ترجیع‌‌بندی که هنوز در گوش خیلی از آدم‌‌های این کشور با صدای شاملو زنگ می‌‌زند، جمله‌ی معروف «شازده‌کوچولو» است، که راوی می‌‌گفت: «آدم‌بزرگا اینجوری‌‌ان دیگه.» شازده‌کوچولو درکی از دیوار بلند نداشت؛ دیواری که روزنه‌های انتقاد را مقابل آدم‌کوچولوها می‌بست. شازده‌کوچولو مثل امواج مادون قرمز از آن دیوار رد می‌‌شد و…

ادامه

یخ رویا در گرمای واقعیت

میرزا تقی‌خان زمانی که در شهر تبریز مشغول به تربیت و آموزش ولیعهد جوان ناصرالدین بود، از آرزوهایش برای آینده‌ی‌ ایران بسیار گفت. تصویری از آینده‌ی ایران در ذهنش بود که ولیعهد جوان را، با همه‌ی خلق‌وخوی باقیمانده از پدرانش، سخت شیفته و سودایی می‌کرد. آن تصاویر چنان واضح و…

ادامه

چه ‌کسی نوبل ادبیات ۲۰۱۶ را به خانه می‌برد؟

به‌زودی اکتبر از راه می‌رسد و وب‌سایت‌های ادبی و شیفتگان ادبیات از همین حالا در فروم‌های ادبی گمانه‌زنی‌ها را برای برنده‌ی امسال شروع کرده‌اند. بسیاری ناامید از انتخاب نویسنده‌های محبوب و مطرح به طعنه می‌گویند باز هم نویسنده‌ای که قرار نیست اسمش بیش از یک سال سر زبان‌ها بیفتد این…

ادامه

کتاب را قسطی می‌دادیم تا بخوانند

چشم در چشم کسانی که برای بزرگداشتش آمده‌اند، دوخته. نشسته روی صندلی چوبی بزرگی احاطه در میان قاب‌ها. نگاه می‌کند. نمی‌بیند و می‌بیند. پرده‌ای اشک حایل میان او و دیگران است. نقب به گذشته می‌زند. از کودکی‌اش حرف می‌زند، از یتیمی‌اش. از روزهای پر از مشقت بازار. به قول بعضی‌ها،…

ادامه