النا فرانته اسرارآمیزترین نویسندهی زندهی امروز جهان است. تا همین چند روز پیش هیچکس از هویت او خبر نداشت، حتی نمیدانستند زن است یا مرد. اما یک چهارگانه از او که ماجراهایش در شهر ناپل میگذشت چنان ادبیات جهان را تحتتأثیر قرار داد که همه دنبال نویسندهی رمانهای «دوست نابغهی…
ادامهسَحَر مرا میترسانَد. یادآوریِ آزارِ شبهایی که در خواب هم انتظار میکشیدم. صدای ضعیفِ باز شدنِ در بیدارم میکرد، صدای پایان اضطراب کودکانه. پدر از سفر بازگشته، صدای در به من میگفت و پلکِ خوابآلوده حرکتی میکرد و بعد نفسی به آسایش و خوابی کوتاه که شیرین بود. پدرهای زیادی…
ادامهاوایل همه مدام زنگ میزدند تا مطمئن شوند نیتا نه خیلی افسرده است نه خیلی تنها، نه خیلی کمغذاست و نه خیلی در نوشیدن افراط میکند (چنان قهار بود که خیلیها یادشان میرفت نوشیدن حالا بهکل برایش ممنوع شده). نمیگذاشت کسی نزدیکش شود بیآنکه با عزادار بودنش فخر بفروشد یا…
ادامهساعت آستان حضرت عبدالعظیم شهرری، که هدیهی ملکه ویکتوریا به ناصرالدینشاه بود، اسقاطی شد. این ساعت تاریخی، که شاید نمونهی دیگری از آن تنها در شمسالعماره باشد، قدمتی حدود دویست سال دارد. هرچند این ساعت هیچگاه در فهرست اشیای منقول میراث فرهنگی ثبت نشد و چندان مورد توجه قرار نگرفت،…
ادامه