باد نازکی افتاده میان پرهای سفید و ازحالرفتهی مرغهایی که توی وانتبار آبیرنگ ولو شدهاند. درهم و تلنبار. وانت کنار جاده پارک شده است. بالاتر از ساختمانی که تابلو تعویض پلاک خودرو بر سینه دارد، کیلومتر پانزده جاده قدیم کرج. بعد از سهراه قلعهحسنخان. سه ردیف سبد رنگبهرنگ جلو وانت…
ادامههر هفته سراغ پنج کتابفروشی در پنج نقطهی تهران میرویم و به انتخاب کتابفروشهایی از شمیران تا راستهی انقلاب و کریمخان و کتابفروشیهای بزرگ شهر جویای جدیدترین عنوانها میشویم، عنوانهایی که مشتریها در پاسخ به سؤال «کتاب جدید چی دارید؟» از کتابفروشهای شهر میشنوند: سعید مقدم- کتابفروشی رود…
ادامهخون آرامآرام میغلتید و نقش میانداخت میان شلوغی و هیاهویی که آن بیرون در زاویه برپا بود؛ روی سنگهای زمین و بر متن پارچهها روان شده بود. خون آرامآرام و کند کار خودش را میکرد و پخش میشد و از دستمال سفیدرنگی که روی دهانهی بازِ زخم گذاشته بودند میگذشت…
ادامه