Categories: اجتماعی

مرگ درِ همسایه امامزاده یحیی را زد

شهرداری دیوارهای خانه‌ی نشیبا، در همسایگی امامزاده یحیی، را به بهانه‌ی نداشتن استحکام تخریب کرد، حالا چند ماهی است که مرگ در این خانه را زده و منتظر ویرانی باقی آن نشسته است. خانه‌ی نشیبا در محله‌ی عودلاجان، در قلب بافت تاریخی، جای گرفته اما چون ملک وقفی است و از قضا همچون بسیاری از خانه‌های تاریخی دیگر تهران در فهرست میراث ‌ملی جایی ندارد، احتمال ویرانی کامل آن می‌رود.

محمد سعادتی، قائم‌مقام شهردار منطقه ۱۲ می‌گوید: «دیوارهایی که فروریخته جزو جداره‌های زائد بوده و هم‌زمان با اصل خانه ساخته نشده است. ما به‌علت خطری که برای مردم وجود داشت آن را تخریب کردیم اما ساختمان منزل نیاز به بازسازی دارد. مسأله اما اینجاست که این ملک اوقافی بوده و ما بارها به اداره‌ی اوقاف تذکر داده‌ایم اما جوابی از آنها دریافت نکردیم.»

به‌نظر می‌رسد که اداره‌‌‌ی اوقاف برنامه‌ای برای حفاظت از این خانه‌ی تاریخی ندارد و از سوی دیگر مسؤولان میراث‌فرهنگی استان تهران هم اقدامی برای ثبت این خانه‌ی ارزشمند نمی‌کنند. هرچند این خانه بخشی از بافت ثبتی عودلاجان بوده و از آخرین لکه‌های تاریخی است که می‌تواند نشان‌دار هویت ارزشمند بافت این محله باشد، تا امروز اقدامی در این زمینه انجام نشده است.

مردم محله‌ی پامنار بعد از سنگفرش شدن خیابان‌های آن اطراف، و مشکلاتی که برای تردد پیدا کردند، حداقل خواسته‌ای که دارند حفاظت از بافت تاریخی آن و رونق گردشگری است اما آنچه می‌بینند باز هم بی‌توجهی به حفاظت بناهای تاریخی محله است.

«من از بچگی یادم می‌آید که خانم نشیبا در این خانه زندگی می‌کرد. خانواده‌ی متمولی بودند. این خانه را هم وقف کردند و از ایران رفتند. حالا چند وقتی است که شهرداری دیوارهایش را خراب کرده. یکی از خانه‌های زیبای این محله است. همه نگران این هستیم که به‌زودی خرابش کنند. شما یادتان نمی‌آید اما ما از خاطرمان نمی‌رود که شهرداری چقدر ملک‌های قدیمی را در محله‌ی عودلاجان و پامنار خراب کرد. حالا آمده‌اند سنگ‌فرش کرده‌اند. هیچ کارشان به هیچ کارشان نمی‌آید.»

آقای رسولی موهایش را در این محله سفید کرده و ویرانی روزبه‌روز آن را به چشم‌ خودش دیده است. البته این درد دل بسیاری از اهالی عودلاجان و پامنار است. آنها با دیدن دیوارهای فروریخته‌ی خانه نشیبا دیگر تعجب نمی‌کنند اما هنوز هم افسوس می‌خورند: «کاش شهرداری کاری کند، یا اوقاف. حداقل بیایند اینجا را زائرسرا یا هتل کنند. خیلی‌ها از کشورهای خارجی می‌آیند و اینجا دنبال خانه می‌گردند. چه اشکالی دارد؟ اینجا هم روبه‌روی امامزاده یحیی است و بسیار جای مناسبی است.»

حال باید دید که آیا این خانه هم به مجموعه خانه‌های ویران‌شده در این مدت چون خانه‌ی شبان در رشت، خانه‌ی تاریخی بچاری در آبادان و خانه‌ی احمدی در بندرعباس می‌پیوندد یا نه؟

شبکه آفتاب

Recent Posts

فیل سفید و موریانه

خیلی هم لازم نیست نگاه ریزبین و دقیقی داشته باشید. کافی است فقط سری به…

1 هفته ago

چه کسی بود صدا زد آرش و چرا

چرا و چگونه‌اش قصه‌ای دراز دارد اما نا‌گهان آرش، آن آرش کمانگیر، شد محبوب دل…

2 هفته ago

نیاز به ثبت روزمرگی

نقاشی واقع‌گرا در ایران درست سال‌هایی شکل می‌گیرد که در اروپا مدرنیست‌ها با سرعت هرچه…

4 هفته ago

خاطره‌ی زیرشیروانیِ خانه‌ی پدری

اتاق زیرشیروانی‌ خانه پر بود از اشیای قدیمی، مجسمه‌ها، چمدان‌ها و قاب‌عکس‌ها. این منبع الهامِ…

4 هفته ago

آنجایی که امروز آغاز شد

یکی از فیلم‌هایی که این روز‌ها در دسترس تماشا قرار دارد فیلم برداشت (Harvest) به‌کارگردانی…

1 ماه ago

اهلی‌کردن غول نامهربان

مثال رايجي در روان‌شناسي هست که وقتي به ملاقات دوستي مي‌رويد که دچار اضطراب زياد…

1 ماه ago